منبع: گاردین
بعضیها هم هستند که برای سفر کوله پشتیشان را برمیدارند و خود را به ماجرا میسپارند. این دست سفرهای ماجراجویانه با خاطرات و تجربیات خاصی همراه است، در این مقاله تجربهی دوستانی را میخوانید که بههمراه یک کوله پشتی عازم مسافرتهایی همراه با هیجان و شگفتیهای فراوان شده اند و لحظات ماجراجویانهی خود را با ما به اشتراک گذاشتهاند. اگر شما عازم سفری اینچنینی هستید و بلیط هواپیمای خود را به یکی از مقاصدی که در این مقاله معرفی شده تهیه کردهاید شاید خواندن این خاطرات برایتان مفید باشد.
قطارِ شب رو به سیپینگ؛ چین (Siping)
تیلور ام (LTaylorM): قطار پکن به سیپینگ درچین، قطاری است با واگنهای تختخوابدار که در ابتدا انتخاب خوبی برای این مسافرت یازده ساعته به نظر میرسد. اما طی تجربهای که من از این تختخوابها داشتم، تنها چیزی که نصیبتان میشود، یک بیخوابی تمام عیار است.
تختخواب من، سومین تخت یعنی بالاترین آن بود و من در حال بالا رفتن از نردبان بودم که مسافر دیگری من را پایین کشید و سعی کرد به من بفهماند که باید کفشهایم را درآورم و به این ترتیب مجبور شدم دوباره از نردبان بالا روم.
در طول شب هم موسیقی به فواصل منظم از بلندگوها پخش میشد. در ایستگاههای مختلف، دستفرشان سبدهای پودینگ میوه و پای مرغ را که بر روی یک چوب بلند آویزان کرده بودند به داخل واگن میآوردند.
از سه شبی که در شمال چین گذراندم از یک سو بدترین شب برای خوابیدن و از سوی دیگر بهترین تجربهی شبزندهداری بود.
کمپینگ در بزرگراه؛ شیلی
الارا (Elara S) یک بار در سال آن هم در تاریخ 7 تا 8 دسامبر یعنی برای بیست و چهار ساعت بزرگراه روتا 68 (RUta 68) که سانتیاگو (Santiago) را به والپاراسیو (Valparaíso) متصل میکند بهطور کامل بسته شده و از ماشین خالی میشود؛ به جای آن خیابان مملو از دوچرخه سواران و مردمی میشود که پیاده به سمت کلیسایی به نام لو واسکوئز(Lo Vásquez) حرکت میکنند.
اکثر مسافران و ساکنین از شب قبل در چادرهای مسافرتی در خیابان میخوابند و همهی اینها در واقع به مناسبت برگزاری یک مراسم مذهبی در این کشور است. اگر تمایل دارید از نزدیک با فرهنگ و آداب و رسوم شیلی آشنا شوید، برای ماه دسامبر بعدی، بلیط هواپیمای خود را به مقصد این کشور تهیه کنید.
کوتاه کردن مو در دلهی (دهلی) Delhi
اولین تجربهی سفر با کوله پشتی پسرانم زمانی اتفاق افتاد که آنها شش و نه ساله بودند. اولین شب اقامت ما در دلهی (دهلی) بود و در همان شب به بازار محلی رفته و در آن آرایشگاهی محلی را در فضایی آلونک مانند یافتیم. مردی جوان موهای پسرانمان را اصلاح کرد و آنقدر این تجربه جذاب و به یادماندنی بود که همهی ما شیفتهی آن مکان با آدمهایش شدیم.
از آن به بعد در تمام مسافرتهایمان به دنبال چنین مکانی میگشتیم. به نظر من در هر شهر یا کشوری چنین تجربهای از زندگی روزمرهی آن مکان، شما را با فرهنگ بومی بیشتر آشنا میکند و به نوعی تفریح و سرگرمی جالبی هم محسوب میشود.
تاتراس، اسلواکی، لهستان (Tatras, Slovakia and Poland)
بولکونسکی (Bolkonsky) بعد از عبور از جادههای پر پیچوخم کراکوف (Krakow) و ورود به ارتفاعات لهستان، اولین منظرهای که نظر شما را جلب میکند دامنهی پهناور پارک Gorczański است.
تجربهی مسافرت هیجانانگیز من با گروهی از دوستانم به منظور بازدید از شهر زاکوپانه (Zakopane) در لهستان برایم بسیار جالب و خاطرهانگیز است. بعد از بازدید از این قسمت به سمت درههای تاتراس رفتیم. بیشههای زیبای این منطقه پر است از صنوبر و شاه درخت و ما راه خود را از جنگلهای زیبایی که منطقهی مرزی را پوشاندهاند، پیدا کردیم.
در طی این ماجراجویی با دوستانم به قلعهی زیبای اوراوا (Orava) رسیدیم. مکانیکه در نور خورشید به زیبایی میدرخشید و حس و حال قلعه آنقدر خاص و عجیب بود که گویی به تصویری از سریال بازی تاج و تخت مینگریستم. در ادامهی سفر به تپههای روزُمبِرک و چشماندازهای ولکا فاترا رسیدیم.
مکزیک (Mexico)
یکی از بهترین تجربههای من، مسافرت به شهر تاریخی مایان در مکزیک بود. این مکان دیدنی در جنوبیترین قسمت مکزیک قرار گرفته و از لحاظِ زیست محیطی این سرزمین پهناور بهطور کامل توسط جنگلهای نیمه گرمسیری پوشیده شده است، جنگلهایی مملو از گونههای مختلف پرندگان، پروانههای رنگارنگ و حتی میمونها. در شهر مایان دو هرم با بیش از 50 متر ارتفاع (بلندترین آثار به جای ماندهی مایان) وجود دارد که میتوان از آنها به راحتی بالا رفت و از نوک آن ، دریایی از جنگلهای سرسبز و زیبای این ناحیه را به تماشا نشست.
کیلومترها دورتر منطقهای بکر و خالی از سکنه وجود دارد، برای من مانند این بود که وارد فیلم ایندیانا جونز شدهام!
نگرونگورو، تانزانیا (Negorongoro,Tanzania)
چهار نفر از همسفران ما از کشورهای دیگر و با بودجهبندی محدودی در گروه بودند؛ در نتیجه تصمیم گرفتیم ارزانترین وسایل را تهیه کنیم و برای گشت و گذار ماشین جیپ اجاره کردیم. در مسیر پارک ملی نگرونگورو بودیم که ناگهان صدایِ عجیبی از ماشین بلند شد که نشانهی خوبی نبود. راننده ماشین را نگه داشت؛ حالا باید چه کار می کردیم؟! آن هم در حیات وحش تانزانیا با وجود شیر، کرگدن، فیل... چگونه از ماشین پیاده میشدیم درحالیکه به نظر میرسید چارهی دیگری هم نداریم! شاید بوجهبندی و اقتصادی تصمیم گرفتن در این مسافرت کار عاقلانه ای نبود!
بعد از گذشت مدت زمانی، چند ماشین رنجروور برای سوارکردن ما بالاخره آمدند. ولی ما مجبور بودیم آن شب را در پارک ملی بخوابیم در صورتیکه باقی مسافران و گردشگران آنجا را ترک می کردند. درواقع اقامت آن شب در کلبه های کوچک چوبی گذشت و جالبتر اینکه عدهای از رانندگان باذوق از ما دعوت کردند که در دشتهای اطراف گشتی بزنیم، جاییکه تنها چند سانت با شیرها و کرگدن ها فاصله داشتیم.
واقعا به ما خوش گذشت و تجربهای فراموش نشدنی بود. تمام طول شب هم قصههای ماجراجویانهی رانندگان و بومیان آن منطقه سرگرممان کرد و صبح بار دیگر مشغول بازدید از کرگدن ها و مناظر آن ناحیه شدیم.
نتیجه گیری من: گاهی اوقات ارزانترین برابر می شود با بهترین!
بانیا لوکا، بوسنی و هرزگوین (Banja Luka, Bosnia and Herzegovina)
تابستان سال گذشته ما از زاگرب تا بانیا لوکا، پایتخت جمهوری اسپرسکا، با قطار سفر کردیم. با وجودیکه قطار در ایستگاههای متعدد زیادی توقف داشت ولی زمانیکه به بانیا لوکا رسیدیم، خستگی کل سفر فراموش شد. این شهر با آبوهوایی آفتابی وگرم و رودخانهی زیبای معروفش ورباس با آب تازه و خنک و نیز چشمههای آب گرم که در شب هم میتوان از آنها استفاده کرد، مقصد مناسبی برای مسافرت محسوب میشود. ولی نکتهی جالب توجه ساکنین این شهر بودند که مرتب از ما میپرسیدند: "چرا شما به اینجا آمده اید؟"
مهماننوازی گرم و صمیمانهای که داشتند و رفتار دوستانهی آنها من را کاملا شگفت زده کرده بود. اغلب دوستانم با آنها به زبان انگلیسی صحبت می کردند. ساکنین این شهر به گپ زدن دربارهی گذشته و جنگ داخلی علاقه داشتند .
در مدت زمانیکه ما در آنجا اقامت داشتیم، جشنوارهی موسیقی الکترونیک، معروف به Fresh Wave در یکی از قلعههای 500 سالهیِ این شهر برگزار شد که در نوع خود جالب بود و تنها با پرداخت هزینهای معادل 15 یورو برای سه شب اقامت، لحظاتی خوش در کنار مردمی گرم و مهماننواز سپری شد. تردید نکنید بلیط هواپیمایتان را بخرید و عازم بوسنی شوید.
سفر با کولهپشتی و قدم در راههای بکر گذاشتن، تجربهای است که دستکم برای یک بار هم که شده باید آن را از نزدیک لمس کنید، پس بار بعدی که بلیط هواپیمایتان را به مقصد شهری تازه میخرید به جای چمدان یک کوله پشتی بردارید و با رویدادهای تازه همراه شوید!